گل دختری و روسری سبز راه راه آن هم شبیه عقربه ای که نمی رسد . . . این راه می آید وشبیه خودم مات می شود یا نه ! شبیه آن زن فرتوت پا به ماه می زاید و به دور خودش چرخ می خورد او در کنار سفره حسرت دو قرص آه ! محصول مشترک یک دو ساعت مرموز محصول طعنه ها و دو چشمک که گاه گاه . . . پر می کشد به صورت سرخش که می زند خنده به بخت سبز خودش - :سبز؟ نه سیاه با سینـه ای کبود به او شیر می دهد وقتی نشسته . . . - : تماشای قرص ماه این ماه هم گذشت و طفلی بزرگ شد گل دختری و روسری سبز راه راه !
|