یک ، دو ، سه ... دانشگاه آزاد
یک - « ما باید یک کاری بکنیم ... در جمهوری اسلامی نمی توانیم بعد ده سال دیگر بپذریم که برای تخصص باید برویم به کالیفرنیا یا جای دیگر ... امروز یک طرحی در ذهن بنده و دوستان من ، جناب رئیس جمهور و نخست وزیر و بعضی از دوستان در ستاد انقلاب فرهنگی مطرح است ... از همین امسال در هر جا که دستمان رسید و شاید کم کم به روستاها هم بکشد ، مراکزی درست کنیم به نام دانشگاه آزاد ، اما نه دانشگاه آزاد رژیم گذشته ، دانشگاه آزاد واقعی که مواد تحصیلی دانشگاهی را با روش تحصیلی که در حوزه های علمیه علوم دینی می خوانند ، خوانده شود ... باید کسانی که صلاحیت فکری دارند را بپذیریم . هر کس که می خواهد بیاید . شرط دیپلم و اینها نکنیم . یک آموزش بگذاریم برای کشف صلاحیتشان ... یعنی مواد تحصیلی دانشگاه به شیوه درس خواندن طلبه ... ( هاشمی رفسنجانی ، خطبه های سال 61 ، جلد دوم )
دو - « ابتدای تاسیس این دانشگاه همه جا صحبت از این بود که ما دست از مدرک گرایی برداریم و می خواهیم دانشگاهی درست کنیم مثل حوزه که دنبال مدرک نباشد ... این رسم را در جمهوری اسلامی نیاوریم که یک چیزی بگوئیم بعد خلاف آن عمل کنیم . » ( عباس شیبانی ، مشروح مذاکرات نمایندگان مجلس ، دوره دوم ، ص 22 ) سه - « آقایان می گویند شماها یک روزی گفته اید مدرک نه . اولا ما اینجوری یادمان نیست گفته باشیم . حالا اگر گفته باشیم ما که معصوم نیستیم . یک روزی حرفی زده ایم ، حالا می گوییم نه ، آن درست نیست . » ( مشروح مذاکرات مجلس ، دوره دوم ، ص 34 ) چهار - « اول انقلاب دغدغه جدی امام این بود که دانشگاه کم داریم و متقاضی تحصیل زیاد و برای اعزام دانشجو به خارج خیلی دستمان باز نیست . وقتی فکر دانشگاه آزاد اسلامی مطرح شد و همین طرح را خدمت امام بردیم ، روحیه ایشان باز شد و فرمودند : « دریچه خوبی است که می شود از آنجا فضای خوبی را دید » و نشانش این بود که ایشان یک میلیون تومان پول دادند . ایشان می توانستند بگویند از دولت یا از جای دیگر بگیرید اما مخصوصا از پول خودشان دادند که این نشانه اظهار علاقه و توجه ایشان به این نهاد بود . » ( هاشمی ، دانشگاه آزاد در کلام بزرگان ، ص 139 ) پنج - « در واقع ارتباط با احمد آقا از گذشته وجود داشت و در این ایام نیز بیشتر شده بود . به همین علت نیز هاشمی اولین بار از او می خواهد که به امام بگوید آن مبلغ یک میلیون تومان را که وعده داده بود ، بدهد . » ( پس از بحران ، 6 مهر 61 ) شش - « در اوایل پاییز 1361 ، پس از تماس تلفنی دفتر امام ، دکتر جاسبی مبلغ یک میلیون تومان کمک اهدایی ایشان را نقدا وصول کرد . این سرمایه ، به عنوان اولین اندوخته مالی دانشگاه آزاد به حساب واریز شد . در اولین اقدام ساختمانی را در خیابان اسکندری تهران از دادستانی کل انقلاب اسلامی تحویل گرفتند . بدین ترتیب اولین واحد نیز رسما فعالیت خود را آغاز کرد . اما این واحد گنجایش دانشجویان پذیرفته شده را نداشت ، لذا مذاکرات و مکاتبات متعددی با دفتر نخست وزیری ، نهاد ریاست جمهوری و بنیاد مستضعفان شد . این ساختمان در خیابان فلسطین ، نبش خیابان انقلاب قرار داشت . ساختمان مذکور را 75 میلیون با اقساط 20 ساله بدون بهره از بنیاد خریداری کردند . چون سال های اولیه وضع مالی دانشگاه خوب نبود و شهریه دریافتی کفاف نمی داد ، در پنج سال اول نتوانستند اقساط را پرداخت کنند که بنیاد مستضعفان با تشکیل جلسه ای در دفتر جاسبی ، قسط پنج ساله اول را به 15 سال بعد احاله کرد . » ( حدیث آفرینش ، ص 120 ) هفت - ما از صفر مطلق شرو ع کردیم و هیچ امکانات ، فضا و پول نداشتیم و هیچ بودجه دولتی را نگرفتیم ، با شهریه دانشجویان و کمی کمک مردمی دانشگاهی بنا شده که در حال حاضر دارای 350 واحد و مرکز دانشگاهی ، یک میلیون و 400 دانشجوی در حال تحصیل ،2 و نیم میلیون نفر فارغ التحصیل ، 50 مرکز پژوهشی و تحقیقاتی که تا سال 90 به 100 مرکز می رسد ، ششصد مدرسه و 50 هزار دانش آموز وابسته به این دانشگاه و 14 میلیون متر مربع فضای آموزشی ، رفاهی و امکانات تربیت بدنی میباشد . (عبدالله جاسبی ، از متن لینک مرتبط ) هشت - « اساسا کمک و حمایت مستقیمی در ابتدا از سوی دولت نبوده است . عموم امکانات ، زمین ، ساختمان و مستحدثات دانشگاه آزاد اسلامی از طریق کمک های مردمی ، همراهی نمایندگان محترم مردم ، بزرگان شهر و افراد خیر و نهادها و موقوفات تدارک دیده شده است . دولت هیچگاه حمایت جدی مالی از دانشگاه آزاد اسلامی نداشته است . » ( گفتگوی مهدی هاشمی رییس دفتر دانشگاه آزاد اسلامی با شهروند امروز ، 11 آذر 86 ، ص 90 ) نه _ قصه ما به سر رسید و آغا ! « حشره » به چند و چون دانشگاه آزاد آقای جاسبی نرسید ... لینک مرتبط : جاسبی : کسانی که خدمات نظام را زیر سئوال می برند مثل حشرات هستند
|