مدت هاست که خرجی نداده اجاره خانه چند ماهه عقب افتاده.
به همه کاسب های محل بدهکارم. دیگه با کارگری توی خونه ها هم نمی تونم
شکم این بچه ها رو سیر کنم
روی نگاه کردن به ÷در و مادر ÷یر و بیمارم را ندارم.
آن ها دیگر توانایی کمک کردن را ندارند.
اما، اما اگه قول مردانه بده که وقتی از زندان آزاد شد فقط اعتیادش رو ترک کنه،
باز هم از طلاق می گذرم و باهاش زندگی می کنم.
عریضه نویس به اینجا که رسید پرسید: آبجی بالاخره بنویسم؟ می خوای طلاق بگیری یا نه؟
پس نظر چی شد..
|