وبمسترها در جشنواره دیوانه وار اوکسین ادز هر کلیک 600 ریال
وبمسترها در جشنواره دیوانه وار اوکسین ادز هر کلیک 600 ریال
رتبه سنج گوگل Armin - Media Center
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  Media Center
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
332913
بازدیدهای امروز وبلاگ
12
بازدیدهای دیروز وبلاگ
132
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[  Atom  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
Media Center
لوگوی وبلاگ
Media Center
فهرست موضوعی یادداشت ها
crossfade Pure . pure love . آرش . انتخابات ایران . تابستان. بازی . فیلم. .
بایگانی
فروردین 1387
پاییز 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پیوندهای روزانه

همه چیز [65]
lovely [48]
[آرشیو(2)]

لینک دوستان

عبور
همه چیز...
توکـــــل بــــــه خــــــدا
professional موبایل ، کامپیوتر، موزیک
اس ام اس و مطالب طنز و عکس‏های متحرک
موزیک رپ فارسی
پیمان
دلداده

لوگوی دوستان















اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن ورژن جدید نرم افزار مدیریتی برای سونی اریکسون شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:54 صبح

آخرین ورژن از نرم افزار کاربردی My Phone Explorer یعنی ورژن 1.6.3 که این نرم افزار برای گوشی های سونی اریکسون
است .
این نرم افزار با گوشی های K700, K750, W800 سازگار است و درای قابلیت های زیر است :
1. نسخه پشتیبان از تما گوشی تلفن
2. دارای مدیریت فایل قوی (فایل منیجر)
3. ادیت پیام کوتاه یا اس ام اس
4. دفترچه تلفن
5. و ...
این نرم افزار بهترین نرم افزار در زمینه خودش هست و جالب اینه که این نرم افزار دارای حجم 2.68 مگابایت هست و دانلودش ضرر نداره !

ادامه مطلب ...


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن به یاد برادرم!!!!!!!!!!! شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:53 صبح

جای پاهای تو رو ماسه ها مونده
هرم آفتاب زده جا پاتو سوزونده
موجای خسته میون گِل نشستن
از راه دور اومدن خسته خسته ان


هنو باور ندارم رفتنتو
دست خاک سرد سپردن تنتو
هنو باور ندارم !

 

***
تن تو فدای بی رحمی دریا شد و رفت
تن من تشنه یک قطره ی آب ، ارزونی خاک شد و رفت
وسعت فاصله مون از اینجا تا عرش خداست
تن ما تنهاترین تنای دنیا شد و رفت

 

***
مرغای آبی واست چاووشی  خوندن
تا ملائک با گلا روتو پوشوندن
سینه زن دسته به دسته ، کتلا خم
نوحه سر دادن و بردنت رسوندن

 

***
ای ز کف رفته که بود اول پر گشودنت
نمی تونه دلم عادت کنه با نبودنت !!
من که با امید تو هنوز تو ساحل موندم
نمی شه باور ِ من دست اجل ربودنت
هنو باور ندارم رفتنتو
دست خاک سرد سپردن تنتو
هنو باور ندارم !

 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن جملات انرژی بخش شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:53 صبح

جملات انرژی بخش 

معیار واقعی بودن تصمیم آن است که دست به عمل بزنیم   >>>>>> انتونی رابینز

اجازه نده ترس تو را فلج سازد  >>>> مارک فیشر

افرادی که از ریسک کردن میترسند به جایی نمیرسند    >>>>>>>>>>  مارک فیشر

منشا همه بیماریها در فکر است    >>>>>>>>>>>  ژوزف مورفی

رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است   >>>>>>> انتونی رابینز

چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد امد    >>>>>>  ژوزف مورفی

افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط  آزارشان دهد   >>>>>>> مارک فیشر

افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند  > مارک فیشر

اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعیین میکند   >>>>>>>>>>>>>> انتونی رابیتز

هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز میشوند .>> مارک فیشر

وقتی که هدف روشنی داشته باشیم احساس روشنی به ما دست میدهد . >>>انتونی رابینز

ترس را از خود بران و با خود بگو من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم      

 .> ژوزف مورفی

هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتی و شادی را انتخاب کند.> ژوزف مورفی

قانون زندگی , قانون باور است        >>>>>>>>> ژوزف مورفی

اعتقادات ما اعمال افکار و احساسات ما را شکل میدهد  >>>>>>>>>> انتونی رابینز

با هر تصمیمی تغییری تازه در زندگی اغاز میکنید  >>>>>>>>>>> انتونی رابینز

برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی.> مارک فیشر

   

اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید      >>>>>>> مارک فیشر

نبوغ در سادگی نهفته است   >>>>>>> مونزارت

این روشنی هدف است که به شما نیرو میبخشد      >>>>>> انتونی رابینز

در زندگی شکست وجود ندارد بلکه فقط نتیجه موجود است    >>>>> انتونی رابینز

تمام کسانی که ثروتمند شده اند باور داشته اند که میتوانند ثروتمند شوند.> مارک فیشر

باور به طور خود بخود به اجرا در میاید  >>>>> ژوزف مورفی

نه موفقیت و نه شکست یک شبه ایجاد نمیشود    >>>>>> انتونی رابینز

به ضمیر باطن خود به صورت یک هوش زنده و یک یار موافق بنگرید  >>>> ژوزف مورفی

ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند>> مارک فیشر

زندگی دقیقا به ما ان چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم>>> مارک فیشر

نباید مطالب غلطی که از گذشته در ذهن ما برنامه ریزی شده اند حال و اینده ما را تباه کنند >>> انتونی رابینز

آرزوهی هر فرد موجب شکل گرفتن و بقای افکار او میشود>> هراکلیتوس

اندیشه هایتان را عوض کنید تا سرنوشتتان عوض شود.>>>ژوزف مورفی

زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از انچه تصورش را میکنید به ما بدهد   >>>>> مارک فیشر

تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند  >> مارک فیشر

ضمیر باطن شما سازنده بدن شماست و میتواند شما را درمان کند  >>>>>> ژوزف مورفی


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن سرنوشت عشق تلخ شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:53 صبح

سرنوشت عشق تلخ

 نیمه شب آواره و بی حس و حال

در سرم سودای جامی بی زوال

پرسه ای آغاز کردیم در خیال

دل به یاد آورد ایام وصال

از جدایی یک دو سالی می گذشت

یک دو سال از عمررفت و بر نگشت

دل به یاد آورد اول بار را

خاطرات اولین دیدار را

آن نظر بازی آن اسرار را

آن دو چشم مست آهو وار را

همچو رازی مبهم و سر بسته بود

چون من از تکرار ،او هم خسته بود

 آمد و هم آشیان شد با من او

همنشین و هم زبان شد با من او

خسته جان بودم که جان شد با من او ن

اتوان بود و توان شد با من او

دامنش شد خوابگاه خستگی

اینچنین آغاز شد دلبستگی

وای از آن شب زنده داری تا سحر

وای از آن عمری که با او شد بسر

مست او بودم ز دنیا بی خبر

دم به دم این عشق می شد بیشتر

آمد و در خلوتم دمساز شد

گفتگوها بین ما آغاز شد

 گفتمش در عشق پا بر جاست دل

گر گشایی چشم دل زیباست دل

گر تو زورق بان شوی دریاست دل

بی تو شام بی فرداست دل

دل ز عشق روی تو حیران شده

در پی عشق تو سر گردان شده

گفت در عشقت وفادارم بدان

من تو را بس دوست می دارم بدان

شوق وصلت را بسر دارم بدان

چون تویی مخمور خمارم بدان

با تو شادی می شود غم های من ب

ا تو زیبا می شود فردای من

گفتمش عشقت به دل افزون شده

دل ز جادوی رخت افسون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده

عالم از زیباییت مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش

طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود

هیچکس جز او در این دل جا نبود

دیده جز بر روی او بینا نبود

همچو عشق من ،هیچ گل زیبا نبود

خوبی او شهره ی آفاق بود

در نجابت در نکویی طاق بود

 روزگار اما وفا با ما نداشت

طاقت خوشبختی ما را نداشت

پیش پای عشق ما سنگی گذاشت

بی گمان از مرگ ما پروا نداشت

 آخر این قصه هجران بود و بس

حسرت و رنج فراوان بود و بس

یار ما را از جدایی غم نبود

در غمش مجنون و عاشق کم نبود

 بر سر پیمان خود محکم نبود

سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من دیوانه پیمان ساده بست

ساده هم آن عهد و پیمان را شکست

بی خبر پیمان یاری را گسست

این خبر ناگاه پشتم را شکست

آن کبوتر عاقبت از بند رست

رفت و با دلدار دیگر عهد بست

 با که گویم او که هم خون من است

خصم جان و تشنه ی خون من است

بخت بد بین وصل او قسمت نشد

 این گدا مشمول آن رحمت نشد

عاشقان را خوشدلی تقدیر نیست

با چنین تقدیر ِ بد، تدبیر نیست

از غمش با دود و دم همدم شدم

باده نوش غصه ی او من شدم

مست و مخمور و خراب از غم شدم

ذره ذره آب گشتم کم شدم

آخر آتش زد دل دیوانه را

سوخت بی پروا پر پروانه را

عشق من از من گذشتی خوش گذر

بعد از این حتی تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بیرون کن ز سر

دیشب از کف رفت فردا را نگر

آخر این یکبار از من بشنو پند

بر من و بر روزگارم دل مبند

عاشقی را دیر فهمیدی چه سود

عشق دیرین گسسته تار و پود

گرچه آب رفته باز آید به رود

ماهی بیچاره اما مرده بود

 بعد از این هم آشیانت هر کس است

 باش با او یاد تو ما را بس است !!!!!


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن شیطان ونمازگزار شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:53 صبح

داستان قشنگ و پند آمیز شیطان ونمازگزار


 

 

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.

لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،

خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.. در راه به مسجد و

در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.. یک بار دیگر لباسهایش

را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.

مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید))..

از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد

ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست

در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.

مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد..

شیطان در ادامه توضیح می دهد:

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))

وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید،

خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم

و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید.

به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.

بنابراین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

 

نتیجه داستان:

کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید

چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر

دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد.

این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید.

 

ستایش خدایی را است بلند مرتبه

 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن آرایشگر و مهندس ایرانی!!!!!!!!!!! شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:53 صبح

در شهری در آمریکا، آرایشگری زندگی می‌کرد که سالها بچه‌دار نمی‌شد.او نذر کرد که اگر بچه‌دار شود، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد! روز اول یک شیرینی فروش ایتالیائی وارد مغازه شد. پس ازپایان کار، هنگامیکه قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود. روز دوم یک گل فروش هلندی به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند، آرایشگرماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش راباز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود. روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد. در پایان آرایشگرماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد. حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز کند، با چه منظره‌ای روبروشد؟ فکرکنید.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.شما هم یک ایرانی هستید. حدس بزنید...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چهل تا ایرانی، همه سوار بر آخرین مدل ماشین، دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر می‌زدند که پس این مردک چرا مغازه‌اش را باز نمی‌کند !!!!

  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن روش ارسال پیامک از شبکه تلفن ثابت شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:52 صبح

روش ارسال پیامک از شبکه تلفن ثابت

با راه‌اندازی سرویس ارسال پیامک در شبکه تلفن ثابت (FIX SMS) ارسال و دریافت پیام از شبکه ثابت به ثابت، ثابت به سیار و سیار به ثابت امکان پذیر شده است.

به گزارش فارس، این قابلیت از طریق گوشی‌هایی امکان‌پذیر است که قابلیت ارسال SMS را دارا هستند. تمامی مشترکان تلفن ثابت می‌توانند با تهیه این گوشی‌ها از این سرویس بهره‌مند شوند. (نیاز به ثبت نام و پرداخت وجه اولیه نیست).

علاوه بر آن مشترکان می‌توانند از طریق dialup و یا اینترنت در آینده نزدیک به سایت Web این سیستم متصل شده SMS های خود را ارسال و یا دریافت کنند.

* روش ارسال پیام از شبکه تلفن ثابت

روش ارسال پیام در شبکه تلفن ثابت همانند ارسال پیام توسط گوشی‌های موبایل در شبکه سیار است.

بدین منظور مشترک باید ................

 

برای خواندن به ادامه مطلب بروید

 ادامه مطلب...

  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن آیا میدانید ها شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:52 صبح

آیا میدانستی آرامگاه مولوی در شهر قونیه در ترکیه قرار دارد .

آیا میدانستی که فقط 3 در صد ترکیه در اروپا قرار دارد .

آیا میدانستی که بحرین تا سال 1820 میلادی متعلق به ایران بود، سپس زیر نفوذ انگلستان قرار گرفت و در سال 1971 میلادی مستقل شد .

آیا میدانستی که طبق آماری که در جوامع غربی گرفته شده است، خانمها از شش هزار کلمه متفاوت در صحبتهای روزانه استفاده میکنند، ولی آقایان فقط از دو هزار کلمه استفاده میکنند .

آیا میدانستی که دیوار برلین در 13 آگوست سال 1961 میلادی بین آلمان غربی و شرقی کشیده شد که به درازای 16 هزار کلیومتر بود . این دیوار در 9 نوامبر سال 1989 میلادی برداشته شد و آلمان غربی و شرقی یک پارچه شد .


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن حکایت : چهار نیرو شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:52 صبح

چهار نیرو

آلن جونز کشیش می گوید برای ساختن روح به چهار نیروی نامرئی نیاز داریم : عشق ، مرگ ،قدرت ، زمان.

عشق لازم است زیرا خدا ما را دوست دارد .

آگاهی از مرگ لازم است تا زندگی را بهتر بفهمیم .

مبارزه برای رشد لازم است ، اما نباید در دام قدرتی که در این مبارزه به دست می آید بیفتیم زیرا می دانیم که این قدرت هیچ ارزشی ندارد.

سرانجام باید بپذیریم که روح ما هر چند ابدی است اما در این لحظه گرفتار دام زمان است ، با فرصتها و محدودیتهایش .بدین ترتیب باید طوری عمل کنیم که در زمان بگنجد، کاری کنیم تا به هر لحظه ارزش بگذاریم ..نباید این چهار نیرو را مشکلاتی بدانیم که باید حل کنیم ، زیرا خارج از اختیار ماست . باید آنها را بپذیریم و بگذاریم آن چه را که باید به ما بیاموزند .


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن گل دختری و روسری سبز راه راه ! شنبه 87 اسفند 3  ساعت 11:52 صبح

گل دختری و روسری سبز راه راه
آن هم شبیه عقربه ای که نمی رسد . . . این راه
می آید وشبیه خودم مات می شود
یا نه ! شبیه آن زن فرتوت پا به ماه
می زاید و به دور خودش چرخ می خورد
او در کنار سفره حسرت دو قرص آه !
محصول مشترک یک دو ساعت مرموز
محصول طعنه ها و دو چشمک که گاه گاه . . .
پر می کشد به صورت سرخش که می زند
خنده به بخت سبز خودش - :سبز؟ نه سیاه
با سینـه ای کبود به او شیر می دهد
وقتی نشسته . . . - : تماشای قرص ماه
این ماه هم گذشت و طفلی بزرگ شد
گل دختری و روسری سبز راه راه !


  نظرات شما  ( )

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

فول آلبوم های آرش
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ